وارد حرم امام رضا (ع) شدم جوانی را دیدم که زنجیر طلا به گردن کرده بود . متذکر حرمت آن شدم او در جواب گفت : می دانم و به زیارت خود مشغول شد.
من ابتدا ناراحت شدم ، زیرا او سخنم را شنید و اقرار به گناه کرد و با بی اعتنایی دوباره مشغول زیارت شد . بعد به فکر فرو رفتم که الان اگر امام رضا (ع) از بعضی از خلاف کاری های من بپرسد، نمی توانم انکار کنم و باید اقرار کنم!
با خود گفتم پس من در مقابل امام رضا (ع) و آن جوان در مقابل من اگر بدتر نباشم بهتر نیستم .
بعد از چند لحظه همان جوان کنار من نشست و گفت حاج آقا ! به چه دلیل طلا برای مرد حرام است . من دلیل آوردم و او قبول کرد. پیش خود فکر کردم چون روح من در مقابل امام رضا (ع) تسلیم شد خداوند هم روح این جوان را در مقابل من تسلیم کرد .
برگرفته از خاطرات حجت الاسلام قرائتی
آیت الله العظمی مرعشى نجفی گوید: هنگامى که در قم سکونت کردم، صبحها در حرم حضرت معصومه (علیها سلام) اقامه نماز جماعت نمىشد و من تنها کسى بودم که این سنت را آنجا رواج دادم و از 60 سال پیش به این طرف، صبح زود و پیش از باز شدن درهاى حرم مطهر و زودتر از دیگران مىرفتم و منتظر مىایستادم.
زمستان و تابستان نداشت. در زمستانها هنگامى که برف همه جا را مىپوشاند، بیلچهاى کوچک به دست مىگرفتم و راه خود را به طرف صحن باز مىکردم تا خود را به حرم مطهر برسانم. در آغاز خود به تنهایى نماز مىخواندم، تا پس از مدتى یک نفر به من اقتدا کرد و پس از آن کم کم افراد دیگر اقتدا کردند و به این ترتیب نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز کردم و تا امروز که 60 سال از آن تاریخ مىگذرد ادامه دارد.
اکبر دهقان ؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان ؛ نکته ۲۲۶
امام على علیه السلام
«اَلصَّبْرُ کَفِیلٌ بِالظَّفَرِ»
«صبر ضامن پیروزى است»
غرر الحکم، ح760؛ میزان الحکمه: ج6، ص152
هر کسی امروزه صابر است رضایت از زندگی هم دارد، چرا که پیروزی را لمس میکند
خدایا مارا جزء صابران قرار بده
امام رضا علیه السلام
«مَن حاسَبَ نَفسَهُ رَبِحَ، ومَن غَفَلَ عَنها خَسِرَ»
«هرکس به حساب خودش رسیدگى کند، سود مىبرد و هرکس از خود (و اعمالش) غافل شود، زیان مىکند»
بحار الأنوار: ج78 ص352 ح9؛ حکمت نامه رضوی: ج3، ص332