شعر در مورد امام زمان
یا صاحب الزمان (عج) ...
ای سلیمان یک نظر برحال و روز مور کن
هرچه راغیراز خودت ازخاطر من دور کن
در هجـــوم بـارش ابـــر بلاهـــای فـــراق
خیس باران میشوم چتری برایم جور کن
این اجــل گر مهلت درک ظهورت را نداد
تو بیا و یک نظر بر خفته ای در گور کن
روزهایم هست بی رویت شدیدا یکنواخت
با ظهورت زندگی ام را خودت پر شور کن
خوشبحالآنکهچشمشبرجمالتروشناست
چشـــم تاریک مـــرا با دیدنت پر نــور کــن
هـــر کسی کــاری برای روز وصلت میکنـد
لااقــل من را به یک کـــار کمی مامــور کن
صاحبی و اختیار جان من در دست توست
از ســرت ، با خون من درد و بلا را دور کن
خوبها که جـــای خود دارند در درگاهتـــان
یک نظـر هم بر دلِ این وصـله ی ناجور کن
سربلنـــدی ولــیّ امـــر ما از لطف توســت
دشمنـــان نایبت را از حســـادت کـــور کن
ای که تفدیر همه بسته به امضای شماست
لطف کن در نامه ام کـرب و بلا منظــور کن
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
#یا_بقیة_الله_الاعظم