ختامه مسک

یار و شریک مبلغ در منبر جذاب و تاثیرگذار

ختامه مسک

یار و شریک مبلغ در منبر جذاب و تاثیرگذار

آخرین مطالب

آرزوهای خنده دار

شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ق.ظ



مى گویند: ملاّ نصرالدین دامنش را گرفته بود و در خیابان راه مى‏ رفت.
گفتند: «چرا چنین کردى؟»
گفت: «شنیدم یک پرنده در هوا تخم مى ‏اندازد. دامنم را گرفته ‏ام که تخمش روى زمین نیفتد.» به او خندیدند. گفت: «خنده‏ ندارد. به خانمم هم گفته‏ ام آب را جوش بیاور.»
آرزوى خانمش از شوهر، دور و درازتر بود. بسیارى از آرزوهای خیالی نمى‏ گذارند ما به فکر آینده باشیم.

 کتاب خنده و گریه در آثار استاد قرائتی

۹۵/۰۵/۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی کلاته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی