خدا، دوستِ کسى است که دوستش بدارد
مسکّن الفؤاد ـ در بیان آنچه خداوند متعال به داوود علیه
السلام وحى کرد ـ
فیما
أوْحى اللّه ُ تعالى إلى داوودَ علیه السلام ـ :
یا داوود ، أبْلِغْ أهلَ أرْضی أنّی حَبیبُ مَن أحَبَّنی ، و جَلِیسُ مَن جالَسَنی ، و مُؤْنِسٌ لِمَن أنِسَ بذِکْری، و صاحِبٌ لِمَن صاحَبَنی ، و مُخْتارٌ لِمَنِ اخْتارَنی ، و مُطیعٌ لِمَن أطاعَنی . ما أحَبَّنی أحدٌ
أعلَمُ ذلکَ یَقینا مِن قَلبِهِ إلاّ قَبِلْتُهُ لنَفْسی ، و
أحْبَبْتُه حُبّا لا یَتَقدّمُهُ أحدٌ مِن خَلْقی . مَن طَلَبنی بالحقِّ وَجَدنی،
و مَن طَلبَ غَیری لَم یَجِدْنی . فارْفُضوا ـ یا أهلَ
الأرضِ ـ ما أنتُم علَیهِ مِن غُرورِها،
و هَلِمّوا إلى کَرامَتی و مُصاحَبَتی و مُجالَسَتی و مُؤانَسَتی ، وَ أْنَسوا بِی اُؤانِسْکُم ، و اُسارِعْ إلى مَحَبّتِکُم .
من دوست کسى هستم که دوستم بدارد و همنشین کسى هستم که با من همنشینى کند و همدم کسى هستم که با یاد و نام من انس گیرد
و
همراه کسى هستم که با من همراه شود، کسى را بر مى گزینم که مرا برگزیند و فرمانبر
کسى هستم که گوش به فرمان من باشد.
کسى نیست که مرا قلبا دوست بدارد و من بدان یقین
داشته باشم مگر آن که او را براى خود بپذیرم،
و چنان دوستش بدارم که هیچ یک از
بندگانم بر او پیشى نگیرد. هر کس مرا براستى بجوید، بیابد و هر کس جز مرا بجوید،
مرا نیابد.
پس اى زمینیان! رها کنید آن چه بر آنید از فریب هاى دنیا و به کرامت و
مصاحبت و همنشینى و همدمى با من بشتابید و به من خو گیرید،
تا به شما خو گیرم و به دوست داشتن شما بشتابم