چفیه روی صورتش میانداخت میگفت نگاه به نامحرم راه شهادت را میبندد..
دوستش میگفت هادی توی مدتی که عراق بود
وقتی میخواست به کربلا برود روی صورتش چفیه میانداخت و میگفت
"اگر به نامحرم نگاه کنی راه شهادت بسته میشود"
برای همین این کار را میکرد تا چشمش به نامحرمی نخورد.
شهید هادی ذوالفقاری